1-اسامی دانشجویان خود را میدانند.
2-قادرند انگیزه و اهداف دانشجویان را توسعه دهند.
3-به کسانی که تلاش میکنند، یاری میدهند.
4- قادرند عزت نفس دانشجویان را افزایش دهند.
5- در دسترس هستند و به مشکلات دانشجویان توجه و علاقه نشان میدهند.
6-از یادگیری فعال و مشارکتی استفاده و دانشجویان را به استفاده از این روش دعوت میکنند.
7-از فنآوری استفاده میکنند.
8-ایثارگر هستند.
9- روشهای تدریس خود را ارزیابی، بازبینی و روزآمد میکنند.
10- تفکر خلاق دارند.
11- نظر دانشجویان را به کار جلب میکنند و آنها را با مشاغل آشنا میسازند.
12-به همه چیز توجه دارند.
13-علاقه و انگیزه خود را به دانشجویان سرایت میدهند.
14-به تدریس در تمام سطوح دانشجویان، از تدریس جبرانی گرفته تا استعدادهای درخشان، علاقه دارند.
15-قادر به جلب علاقهی دانشجویان عادی نسبت به موضوع درس هستند.
16-برای آموزش مهارتهای عقلی و بیانی وقت اختصاص میدهند.
17-بحثهای دستهجمعی دارند و مهارتهای شان را با جمع به اشتراک میگذارند.
18-باید عاشق تدریس باشند، زیرا متناسب با تلاش، تشویق و تأیید نمیشوند.
ارزیابی عملکرد استاد
هدف استادان یادگیری دانشجویان است و آنان معتقدند که دانشجویان به تدریس آنها وابسته هستند. شواهد نشان میدهد که تغییر روشهای تدریس میتواند باعث افزایش یادگیری دانشجویان شود، با وجود این بیشتر مدرسان تغییرات زیادی در نحوهی تدریس خود نمیدهند، مگر این که انگیزهی لازم برای این کار به آنان داده شود.
تصور این است که یک نظام مناسب ارزیابی عملکرد، اولین گام مهم برای تحریک استادان به اصلاح روشهای آموزشی خود برای بهبود یادگیری است.
تعیین اهداف کلی برای ارزیابی عملکرد
برای این که ارزیابی عملکرد، محرک مؤثری در تغییر باشد، باید در برابر روشهای مختلفی که استادان برای انجام وظایفشان (آموزشی، پژوهشی و خدماتی) به کار میبندند، حساس باشد.
اگر اعضای هیأت علمی یک نظام ارزیابی را تأیید و از آن پشتیبانی کنند و سرانجام سود ببرند، این نظام باید به آنان در رسیدن به اهدافشان کمک کند. یک نظام متمرکز و گسترده در مؤسسه نمیتواند به خوبی عمل کند، چرا که شیوهها و راهکارهای مختلفی در رشتههای مختلف اعمال میشوند. یک برنامهی ارزیابی عملکرد مؤثر باید به تفاوتهای بین رشتهای حتی تفاوت بین تخصصها و شاخههای مختلف یک رشته توجه داشته باشد.
چگونه رشته آموزش را تحت تأثیر قرار میدهد؟
شیوههای آموزش در رشتههای مختلف، صرف نظر از این که رشته کجا ارائه میشود، متفاوت هستند.
برای مثال درس تاریخ عموماً به روش سخنرانی تدریس میشود. در صورتی که بازرگانی بیشتر از روش معرفی موارد (case) استفاده میکند. از طرف دیگر تدریس علوم مستلزم داشتن تجربههای آزمایشگاهی و مشاهده است که به دانشجویان اصول پایه و روشهای کاربردی را آموزش میدهد. در کلاسهای ریاضیات غالباً استادان با ارائهی روشهای حل مسائل تدریس میکنند. در کلاسهای نگارشی، آموزشهای مؤثر ممکن است دانشجویان را ملزم به انجام کار به صورت گروهی و پذیرفتن پیشنهادهای دیگر همتایان برای تجدید نظر کنند. برنامهی ارزیابی باید عملکرد تفاوتهای بینرشتهای را مورد توجه قرار دهد تا بتواند روشهای تدریس استادان را اصلاح و شیوههای کارآمدتر آموزشی را جایگزین روشهای قبلی کند.
چگونه عملکرد آموزشی استادان را اندازهگیری کنیم؟
اگرچه بیشتر دانشکدهها به آموزش اهمیت میدهند، همیشه معلمان خوب نیستند که پیشرفت میکنند. وقتی صحبت از معیارهای ارتقا به میان میآید، به عوامل دیگری غیر از توانایی تدریس بیشتر توجه میشود. تعداد مقالات چاپ شده در نشریات علمی یا میزان فعالیت استادان در دانشکده یا جامعه بیش از تدریس مورد توجه قرار میگیرد. محققان بسیاری سعی کردهاند که علت این امر را توضیح دهند.
یک دلیل روشن این است که اندازهگیری میزان تأثیر "آموزش" مشکل است و همچنین هیچ توافقی در مورد معیارهای اندازهگیری تدریس مؤثر وجود ندارد. کسانی که از ارتقای استادان بر اساس توانایی تدریس حمایت میکنند، قادر نیستند که معیارهایشان را مشخص کنند.
ما خلاصهای از یک مطالعهی انجام شده در دانشگاه برکلی کالیفرنیا را که در آن 1600 دانشجو و استاد به توصیف عملکرد مناسب تدریس پرداختهاند، بیان میکنیم.
دانشجویان استادان خوب خود را چگونه توصیف کردند؟
در اینجا عناوینی که دانشجویان در توصیف حداقل 95 درصد از بهترین معلمان خود گفتهاند، میآیند:
1- مقابله با تأثیرات نامطلوب تئوریهای گوناگون.
2- در مورد موضوع درسی مطالعه کافی و بیش از حوزهی درسی دارد.
3- واضح صحبت میکند.
4- از تدریس لذت میبرد.
5- به موضوع مورد بحث بسیار علاقهمند است.
6- انتقاداتی را که بر او وارد میشود، توضیح میدهد.
7- با توجه به علت بروز سؤال برای دانشجویان، اذهان را روشن میسازد.
8از درک شدن یا درک نشدن موضوع توسط دانشجویان آگاه است.
9- دربارهی پیشرفت کلاس آگاهی کامل دارد.
10- چیزی را که دانشجویان میپرسند یا بیان میکنند، به سرعت درک میکند.
11- توجه و علاقهی خاصی به دانشجویان دارد.
نتایج حاصل از شرکت در کلاس یک استاد خوب
1- توجه و علاقهی دانشجو به موضوع درس افزایش مییابد.
2- دانشجو راههای جدیدی برای ارزیابی مسائل یاد میگیرد.
اعضای هیأت علمی همکاران خوب خود را چنین توصیف کردهاند:
عناوینی که استادان دانشکدهها، 95 درصد از بهترین استادان را توصیف کردهاند،به این شرح اند:
1- وقت زیادی برای تهیهی طرح درس و آمادهسازی برای تدریس صرف میکند.
2- در هر زمینهای از رشتهی عمومی خود، میتواند منابع لازم برای مطالعهی بیشتر را معرفی کند.
3- در جلسات اداری یا گروهی تعیین شده، با آمادگی قبلی حضور مییابد.
4- با همکاران خود در مورد تدریس بحث میکند.
5- به دانشجویان علاقه و توجه خاص دارد.
6- از تدریس لذت میبرد.
7- تدریس خود را با سازماندهی مناسب ارائه میدهد.
8- از مثالهای روشن و بهجا برای روشن ساختن مطلب استفاده میکند.
9- در دانشجویان اعتماد به نفس ایجاد میکند.
10- آنچه را که دانشجو میپرسد یا بیان میکند به سرعت درک میکند.
11- در پاسخگویی به سؤالات دقیق است.
12- به جای تأکید بر نتایج، بر روش حل مسأله تأکید میکند.
نظرات شما عزیزان:
ارشد انسانی 
ساعت1:46---21 ارديبهشت 1393
استاد خوب استادی است که بخاطر اینکه همسر یکی از دانشجواش که دوست او میباشد نیاد درسی رو از استاد دیگری بگیرد که چیه خانم از استاد مورد نظر خوشش نمیاد.
مینا 
ساعت16:55---8 اسفند 1391
استاد خوب استادیه که به قدر خوشگلی دخترا بهشون نمره بده! با این احتساب اکثر اساتید دانشگاه دزفول خوبن!!!
anita 
ساعت0:06---25 مهر 1391
salam/ostade khob ostadi hast k daneshjuha sare kelas ehsase rahati konan/betunan soalashuno beorsan
استاد دانشگاه آزاد 
ساعت22:55---11 خرداد 1391
از مطلب آموزشی شما متشکرم استفاده کردم. پاسخ:ب ا ت ش ک ر ا ز ن ظ ر ش م ا
|